no_cache ثروتمندان ایرانی | مديريت موفقيت

ثروتمندان ایرانی

سرگذشت افراد موفق و ثروتمند ایرانی

راهنما 09903337056

ثروتمندان توانمند ایرانی

ایرانیان نیز مانند بسیاری انسانهای توانگر دیگر در سرتاسر جهان از استعداد و هوش و قابلیت های خود بهره گرفته و به ثروت و توانایی های بسیاری رسیده اند. برخی ثروت مندان و توانگران ایرانی حتی در جهان نیز زبانزد و الگوی سایرین هستند. در این وب سایت بسیاری ثروتمندان ایرانی مورد بررسی و تحلیل قرار میگیرند و نیز با ارائه سرگذشت های آنان سعی برآن شده تا بار دیگر باور های ثروت ساز در شما عزیزان قوت بگیرد و ببینید و لمس کنید چگونه افرادی همانند شما توانسته اند با کمی درایت و تلاش به ثروتهای فراوان دست بیابند.

خوشبختانه ایران کشور ثروتمندی است یعنی با داشتن منابع پولساز بسیار ، افراد میتوانند با احداث کارگاه و یا کارخانه های تولیدی ، از مبلمان اداری گرفته تا سرویس بهداشتی و یا کشاورزی و فروش محصول و بسیاری زمینه های دیگر و البته با مدیریت مناسب کسب و کار و زمانبندی و تصمیمات مناسب به ثروت پاک و آرامش دست بیابند. کسب و کار آفرینی نظیر سرپرستی مشاغل خانگی ، صادرات و واردات ، کسب و کار اینترنتی و صنعتی و الکترونیکی تنها نمونه هایی برای ذکر کردن هستند.



کالانیتی ماران میلیاردر پادشاه تلوزیون جنوب هند

این میلیارد هندی با تشکیل شبکه های مختلف تلوزیونی و تبلیغاتی و نیز با انواع وام های مناسب بانکی و از سویی جذب شرکای بسیار توانسته ثروت بسیار و نیز اعتبار و لقبی مانند پادشاه تلوزیون جنوب هندوستان را برای خود دست و پا کند .. .. کالانیتی ماران میلیارد پادشاه تلوزیون جنوب هندوستان  ماران يكي از ميلياردهاي هند و ...ادامه مطلب

هند و شخصي بسيار نامدار در عرصه رسانه ميباشد. در سال 2010 در رده سیصد و چهل و دوم با 2/9 ميليارد دلار در فهرست میلیاردرهای مجله فوربز قرار گرفت . كالانيتي ماران لقب پادشاه تلويزيون هند را بخود اختصاص داده او موسس و يكي از مالکين عمده سهام شرکت شبکه تلویزیونی سان در جنوب هند ميباشد . كالانيتي در در سال 1964 در شهر تامیلاندو در هندوستان به دنیا آمد وی فرزند وزیر اسبق بازرگانی هند ،  موراسولی ماران و برادر وزیر اسبق نساجی هند ،  دایانیدی ماران ميباشد  کالانیتی ماران تحصيلات خود را در مدرسه دون بوسکو در چنای به اتمام رساند و سپس در كالج لويولا ادامه تحصيل داد وي تحصيلات دانشگاهي خود را در دانشگاه اسكرانتون در ايالت   پنسيلوانياي آمريكا به پايان رساند و با مدرك MBA از اين دانشگاه فارغ التحصيل شد . وي در سال 1987 به هند بازگشت و در مجله  كانگومام تاميل كه خانواده اش مالك آن بودند در سال 1980 مشغول بكار شد و در سال 1990 يك مجله اخبار ويدئويي به نام   پومالاي را راه اندازي كرد كه البته در سال 1992بخاطر بكارگيري بدون مجوز قانوني ازمطالب شخص ديگري اين مجله بسته شد .  کالانیتی ماران میلیاردر هندی ، در سال 1993 با دریافت وامی‌ به مبلغ 86 هزار دلار از بانک به عنوان سرمایه اولیه ، شرکت شبکه تلویزیونی سان را تاسیس کرد . ثروت خالص ماران به این شکل تا سال 1995 به 10 میلیون دلار و تا سال 2000 به 100 میلیون دلار و تا سال 2005 به یک میلیارد دلار رسید . گروه سان در حال حاضر در زمینه رسانه  ،  تولید فیلم و مخابرات دوربرد فعالیت می‌کند  . این گروه خدمات خود را به 27 کشور جهان  منجمله ایالات متحده ،  کانادا ،  کشورهای  اروپایی ،  سنگاپور ،  مالزی ، سریلانکا ، آفریقای جنوبی ، استرالیا و نیوزیلند ارائه ميكند. ماران هم اكنون مالكيت 77 درصد شركت شبكه تلويزيوني سان كه بالغ بر 20 كانال تلويزيوني و 46 ايستگاه راديويي ميباشد را دارا ميباشد اين شركت در سال 2006 وارد بازار بمبئي شد و درآمدي بالغ بر 133 ميليون دلار  را براي اين كمپاني به همراه داشت . ماران همچنين مالكيت شركت ديگري كه توليد كننده فيلم ميباشد بنام سان پيكچرز را دارا میباشد كه در سال 2010 يكي از پرهزينه ترين فيلمهاي هندوستان را توليد ميكرد . از آنجا که اکثر ثروتمندان جهان راه های مختلفی برای درآمد زایی میابند ماران نیز راه های بسیاری برای افزایش درامدو  پيشبرد كسب و كار خود مانند پای گذاشتن در صنعت هوايي نيز ميباشد  . ماران همچنین به طور اشتراکی با گروه آسترو مالک بخشی از سهام سان دیرکت (یک شرکت خدمات تلویزیون خانگی که دارای بیش از 4/5 میلیون مشترک است) نیز همکاری دارد . آناندا کریشنان ، یک میلیاردر دیگر هندی از ديگر مالکين گروه آسترو ميباشد . گفتنی است ماران با مدیریت بهنگام خود موفق به دريافت جايزه CNBC ارنست اند يانگ شد و مجله فوربز او را پادشاه تلويزيون هند لقب داد.

محمد تقي مهديخاني بنيانگذار اولين تاكسيراني خصوصي

ثروتمندان ایرانی مانند محمد تقي مهديخاني با برنامه ریزی و تلاش میلیونر و یا میلیاردر میشوند . وی از شکست و تجربه های قبلی درس گرفته و در نهایت اولین سیستم تاکسی رانی خصوصی در ایران را .. ..  محمد تقي مهديخاني در ايران راه اندازی اولين تاكسيراني خصوصي     آقای مهدیخانی از ثروتمندان ایرانی میباشد ، ایشان پس از ...ادامه مطلب

از 18 سال انتظار مادرش در بارداري بالاخره در آبانماه سال 1341 در خيابان نواب تهران  چشم به جهان گشود . پدر وي كفاش ماهري بود و مادرش خانه دار بودند . پدر و مادر وي بيسواد بودند ولي لبريز از تجربيات و شعور اجتماعي كه شهره خاص و عام شده بودند . ايشان راجع به زندگينامه خود چنين مينويسد :‌ از سن 9 سالگي هم آغوش پدر به شغل كفاشي در بازارچه سيد ولي مشغول بكار شدم و در عين حال درس ميخواندم ، در اين ايام منزل خود را به خيابان خاوران منتقل كرده بوديم ، طبق روال هرروز صبح همراه با پدرم بعد از آماده كردن وسايل كفاشي پدرم ، به مدرسه كه در همان مسير بود ميرفتم بعدازظهرها هم حدود 3 ساعت در كنارپدر مشغول بكار بودم و سپس از خيام تا چهاراه سيروس را پياده مي پيموديم و از آنجا تا خاوران را با اتوبوس ميرفتيم . بدليل انتظار طولاني مادر در بدنيا آمدنم عشق و علاقه فراواني نسبت به من داشت و چنانچه دقايقي دير به منزل ميرسيديم باعث نگراني  وي ميشد . در يك زمستان سرد مادرم بدليل اتفاقي دچار ضايعه نخاعي شد كه بدليل فقر نتوانستيم به معالجه مادرم بپردازيم و متاسفانه مادرم فلج شد . بعد از طي كردن دوره راهنمايي به پيشنهاد پدر در كنار يكي از دوستان پدرم كه كار فروش لوازم يدكي پيكان را بعهده داشت بعنوان پادو مشغول بكار شدم . از آنجا كه كار كردن و كسب روزي حلال را عار نميدانستم از هيچ تلاشي در كارم دريغ نكردم و با صداقت وعلاقه كار ميكردم به همين دليل پادويي كردنم فقط يكماه طول كشيد و پس از آن به شغل رسيدگي به دفتر حسابها مشغول شدم ، صاحب كارم علت اين محبتها را درستي و صداقتم عنوان ميكرد . انجام امور حسابداري را بطور كامل آموختم و امور تحويل اجناس و فروش آن لوازم را نيز بعهده گرفتم . شرايطم بدين گونه سپري شد تا زمان سربازي فرارسيد ، دوره آموزشي را در پادگاني گذراندم كه پسرعمويم سرگروهبان آن بود و بدين ترتيب آن دوره هم به راحتي گذشت، و ادامه خدمتم را نيز در همان پادگان خدمت را با سمت مسئول خريد گذراندم ، و روز به روز بدليل علاقه اي كه به تعمير ماشينهاي از كار افتاده داشتم تجربياتي را نيز در اين زمينه كسب كردم . دوران سربازي را با كوله باري از تجربيات با موفقيت به پايان رساندم و مجددا  به حرفه ي قبلي خود در زمينه لوازم يدكي بازگشتم با رویای میلیونر شدن . در ابتدا با بررسي موقعيت بازار آن زمان تصميم گرفتم بعد از مدت كوتاهي كسب و كار مستقلي براي خودم داشته باشم و دوست داشتم ثروتمند و میلیونر شوم ، و البته با سرمايه اندكي كه داشتم اينكار كمي دور از عقل بود و احقاق آن ميسر نبود ، اما از آنجا كه خواستن توانستن است و حتما شما نیز این را میدانید ، من خواستم و شد . بعد از دو ماه ازدواج كردم و طبق رسومات با دريافت هدايايي كه از مراسم جمع آوري كردم توانستم سرمايه اوليه كارم را فراهم كنم و يك باب مغازه به صورت اقساط در خيابان 17 شهريور خريداري كردم . بدليل اعتباري كه در بازار داشتم ميتوانستم به راحتي اجناس را تهيه كنم و همچنين بدليل فراگرفتن صنعت حسابداري به راحتي به امور حساب و كتاب مغازه نيز رسيدگي ميكردم . دركنار مغازه داري به فعاليتهاي همچون همكاري در فعاليتهاي فرهنگي در بسيج نيز مشغول بودم تا اينكه مسئوليت رانندگي آقاي فخرالدين حجازي و دكتر بهشتي نيز به من محول شد . همه چيز تا زمان پذيرش قطعنامه 598 توسط ايران به خوبي  پيش ميرفت تا اینکه ناگهان فروش و قيمت  لوازم يدكي ماشين بطور عجيبي پائين آمد كه براي جلوگيري از اعتبار و احترامي كه كسب كرده بودم مجبور به فروش مغازه ام شدم و دوباره به صفر رسيدم ، بدين ترتيب شرايط بسيار تلخي را تجربه كردم . در همين حين با توسل به آيه اي از قرآن كريم و اينكه هر زمان زندگي برايتان سخت شد هجرت كنيد ، به مشهد مقدس هجرت كردم و با كمك باجناق هايم خانه اي گرفتيم ، موارد زيادي براي كار بمن پيشنهاد شد كه از بين آنها رانندگي را انتخاب كردم و زوار امام رضا(ع) را جابه جا ميكردم . با تكيه بر الطاف خدا و برخورد مناسبي كه با مردم داشتم نسبت به بقيه رانندگان مسافران بيشتري نصيبم ميشد و درآمد بيشتري كسب ميكردم . ايده ابداع موسسه خصوصي تاكسيراني از همان ابتدا كه با تاكسي كار ميكردم در ذهنم بود و به تحقيق و بررسي در اين زمينه در كشورهاي مختلف پرداختم اين پروسه 4 سال به طول انجاميد و سرانجام با همكاري شوراي عالي ترافيك ، شركت خصوصي تاكسيراني را تاسيس كردم در اين مسير تنها حامي من مجتمع فرهنگي آيت الله خوئي در لندن بود كه با سرمايه بسيار اندكي شروع به كار كردم . شاید شما نیز اینگونه شرایط را تجربه کرده باشید ، مدتی استراحت نیاز دارید تا خود و محیط را باز یابید و احتمالا بعد به آموزش های کوتاه مربوط به بروز شدن و شناخت بازار امروز میپردازید و بعد از اینکه نیاز بازار را پیدا کردید شروع میکنید . در عین حال که شغل رانندگي را عار نميدانستم ولی همواره به مراتب بالاتري فكر ميكردم و با بررسي در اين زمينه در كشورهايي كه به سيستم زندگي در كشور ما نزديك بودند مثل آلمان پرداختم و الگوي كاريم را از آنجا انتخاب كردم . بالاخره در سال 1380 خبر دريافت مجوز  براي موسسه را توسط رياست وقت شوراي عالي ترافيك جناب آقاي رئوفي گرفتم و براي انجام امور به تهران بازگشتم . طرح جديد خود را با عنوان شركت تاكسيراني بيسيم (خصوصي )  را به آقاي بهبهاني (معاونت وقت حمل و نقل و ترافيك تهران)‌ دادم ، بعد از گذشت 3 روز با من تماس گرفتند . احساس خوش موفقيت را داشتم و نهايتا" در بهمن ماه 1383 مجوز تاكسيراني خصوصي با برند تاكسي بي سيم تهران با نام بنده صادر شد، پس خواستم و توانستم ، به همين آساني و لطف و توکل بر خدا . با يك برنامه ريزي مشخص و بروز و مدرن و جمع آوري اطلاعاتي كه طي سالها مسافرت به اقصي نقاط دنيا كسب كردم و پشت سر گذاشتن بسياري از مشكلات تلخ و شيرين ، هدفي كه دنبال ميكنم اين بوده است كه تاكسيها از سطح شهر جمع آوري شده و به مسافربري شهري نظمي نوين ببخشم .  پیمودن اين مسير را همراه با  اميد ، حركت و همسفر لحظه هاي تلخ و دشوارم (همسرم) كه تاثير حضورش در طي اين راه انكار ناپذير ميباشد ،‌ مي بينم  . اعتقاد آقاي مهديخاني از ثروتمند ایرانی براين است كه براي رسيدن به هدف بايد جنگيد ، با نشستن و منتظر بودن چيزي عايد نميشود ، تنها منتظر معجزه نمانيد ،  اشتياق و قانع نبودن به داشته ها و شرايط موجود يكي ديگر از عوامل موثر در موفقيت و رسيدن به ثروت اين مرد ايراني است . به اعتقاد او تا زمانيكه شما نخواهيد هيچ كس به كمكتان نخواهد آمد ، آستين ها را  بالا بزنيد و دليل ناتوانائي هايتان را به گردن ديگران نياندازيد .

فرهاد ناظم میلیاردر ایرانی مدیر فنی سایت یاهو

میلیاردر ایرانی مرد ثروتمند و مدیر فنی سایت بزرگ جهانی یاهو - این مرد ثروتمند از راه تخصص برنامه نویسی و وبسایت توانست با شرکت های بزرگ زمان خود ارتباطات شغلی بسیار مناسبی برقرار کند .. ..  مرد ميلياردر ايراني و مدير سايت ياهو  امروزه تمامي كسانيكه به نوعي با اينترنت سروكار دارند با نام ياهو به خوبي آشنايي دارند ...ادامه مطلب

دارند  كه حتي اين نام برايشان در رده نام عزيزانشان قرار گرفته  ، در ميان تمام سايتهاي ارتباطي دو سايت بنام ياهو و گوگل كه از رقباي اصلي هم بشمار ميروند بطور مداوم براي پيشي گرفتن از رقيب خود و در نتيجه همگام شدن با دنياي الكترونيك و تکنولوژی روز و متخصصین مرتبط با بكار گيري متدهاي جديد در  اين عرصه گام بر ميدارند . بنا به گفته مديران سايت ياهو هم اكنون بيش از 180 ميليون كاربر دارد و درحال حاضر بعنوان يكي از بزرگترين سايتهاي اطلاعاتي در زمينه هاي مختلف تجاري  ،  صنعتي و ... ميباشد  .  قابل ذكر است اين حجم بالاي اطلاعات جز  با حضور و مهارت متخصصان با مليتها و قوميت هاي مختلف در اين دهكده جهاني ميسر نخواه بود . مهندس فرزاد ناظم  46 ساله يكي از اين متخصصان بنام ايراني با مدرك مهندسي كامپيوتر از دانشگاه پلي تكنيك كاليفرنيا ميباشد كه  با مهارتهاي  خود در اين سايت شهره خاص و عام ميباشد و از ژانويه 2002 به طور رسمي مديريت فني سايت ياهو را برعهده گرفته است و توانائيهاي بي نظير او باعث توجه مديران  سايتهاي ديگر براي جذب وي در سايت خود شده است تا از توانائيهاي او به بهترين شكل ممكن بهره ببرندژ .  مهندس ناظم در سال 1985 فعاليت حرفه اي خود را دركمپاني oracle آغاز نمود و همزمان در كمپاني sydis همکاری مینمود و با پيشرفت بي نظير وي در طي ده سال توانست سمت معاونت رسانه اي اين كمپاني عظيم را بدست بگيرد وهمزمان در دو نقش مديريت كميته فروش ومسئول تقسيمات سرور شبكه اي ايفاي نقش كرد. در سال 1996 بعنوان يكي از اعضاي اصلي مهندسي شبكه در سايت ياهو انتخاب شد و پس از آن در مدت كوتاهي به بخش فني سايت منتقل شد و بطور شگفت انگيزي در مدت كمتر از يكماه به سمت مديريت اين بخش انتخاب شد و به اين ترتيت مسئوليت رسيدگي به كليه امور مربوط به خدمات فني  و فعاليتهاي مختلف سايت را برعهده گرفت . به اعتقاد برخي از دوستان و همكاران فرهاد ناظم علت اصلي ارتقاء بي نظير ناظم و كسب موفقيت هاي بسيار او ، اتكاء وي به نيروي بشري ميباشد .  وي بر اين باور است كه اگر عده اي در مكاني با تمام توان خود  ، بر روي پروژه اي كاركنند بطور قطع به تمام اهداف خود دست پيدا ميكنند ، وي با اين عقيده در تمامي مراحل زندگي خود كاركرده و به همين علت توانسته سكان هدايت اعضاي تيم خود را بدست بگيرد و به نتايج عاليه دستيابي پيدا كند . فرهاد ناظم معتقد است موفقیت یه این نیست که شما چقدر باهوش هستید و یا در کجا تحصیل کرده اید و یا اصلا تحصیل کرده اید و یا نه ! موفقیت در این است وقتی هدف و یا پروژه یا کاری را بعهده میگرید آن را درست انجام دهید ، زوایا و نکات مختلف را با مشاوره دیگران بسنجید و سپس تصمیم درست و بهنگام بگیرید . در ژانويه 2002 او مسئوليت نهايي فني سايت ياهو را برعهده گرفت و به فعاليتهاي قبلي خود را وسعت بيشتري بخشيد . در اين زمان وي با افراد متخصصي كه توسط خودش آموزش ديده بودند عهده دار اين سمت شد و با تمامي توان علمي و تخصصي خود تلاش كرد تا ياهو را به كاربران  دنياي اينترنت به خوبي بشناساند  ،  نكته اي باعث حمايت بيشتر مديران ياهو از وي شداين است كه وي با روحيه خستگي ناپذيرش تنها از متخصصاني كه توسط خودش آموزش ديده بودند براي پيشبرد كار استفاده ميكند و از دخالت سرمايه گذاران جهاني كه تخصصي دراين زمينه ندارند در اين مقصد اجتناب ميكند كه البته اين قضيه به مذاق برخي از سرمايه داران خوش نميايد .

حسین عالیزاد سن ایچ - شرکت غذایی و نوشیدنی

حسین عالیزاد بینانگذار مواد نوشیدنی سان ایچ و ده ها شرکت و برند موفق دیگر ،‌ اطرافیان وی میگفتند حتی در شرایطی که کم پولی بسراغ شرکت می آمد ایشان با آرامش خاصی هم را آرام میکردند .. .. سن ایچ و حسین عالیزاد - شرکت غذایی و نوشیدنی آقای حسین عالیزاد ثروتمند موفق ایرانی متولد تبریز سال 1304 میباشد . وی ...ادامه مطلب

وی در خانواده ای پر جمعیت بدنیا آمد و بنا بر رسم بیشتر اهالی تبریز پیرو کسب و کار  پدر خود شد . پدر وی از تجار بنام و آبرومند تبریز بود . در همان جا بود که با مفاهیم عملی فروش و تجارت و باصطلاح امروزی با مارکتینگ آشنا شد . رفته رفته با نحوه مدیریت کسب و کار و هدایت مشتری به لحظه فروش و از همه مهمتر با خدمات پس از فروش و رضاتمندی مشتری نیز آشنا شد . مترادف با فرهنگ خانواده خیلی زود همانند سایر برادران میل به استقلال در شغل و کار در وی پدید آمد و با تمام علاقه ای که به پدر داشت از او خداحافظی کرد و عازم تهران شد ، بدون هیچ سرمایه و یا حتی آشنایی در شهر بزرگ تهران . البته برادر بزرگتر وی در بازار فرش فروشان تهران مشغول به کار بود اما وی تصمیم داشت مستقل باشد . حسین عالیزاد با توجه به تجربیات در حجره پدر به ارزیابی بازار تهران و حدث نیاز بازار پرداخت و در همین روزهای اول که در بازار قدم میزد به شناسایی منابع کالا با قمیت و کیفیت مناسب پرداخت . او میدانست که کافیست فکرت را به کار بدهی و ایده خودش می آید . سرانجام با جرقه ایده ای کوچک شروع کرد . از یک عمده فروشی مقداری بادام با کیفیت مناسب خریداری نمود . سپس بادامها را در بسته های کوچک پلاستیکی بسته بندی کرد و به دیدار قنادی های و شیرینی فروش های شهر تهران آن زمان رفت . امروزه شما میتوانید در کلاس های مدیریت فروش و موفقیت ثبت نام کنید تا نکات ضروری پیشرفت در کار و زندگی را بسادگی بیاموزید . اما آن روزها تجربه در نزد پدر گرانبها ترین تجربه برای وی محسوب میشد . او از تکنیک جلب اطمینان قنادی ها بخوبی استفاده کرد . بسته های بادام را به قنادی ها میداد و میگفت لطفا تست کنید ببینید چطور است . مغازه دارها از این حرکت خوششان آمده بود و بادام ها را تست میکردند . در این حین حسین نوجوان با لهجه ساده و طبیعی خود از نحوه کاشت و برداشت بادام میگفت و اینکه بادام خوب و مرغوب جگونه باید باشد . امروزه به این تکنیک Educational marketing میگوییم . دورا دور با پدر تماس داشت و شرح موفقیت های خود را با اشتیاق به پدر میرساند . بزودی آنقدر سرش شلوغ شد که مجبور شد اتاق کنار اتاق خود را نیز اجاره کرده و فردی را در آنجا بگذارد تا در کارها کمکش باشد . با دقت به خواست و یا اعتراض مشتری ها گوش میداد چون میدانست پیشرفت آینده میتواند در اعتراض و یا پیشهاد های مشتریان باشد. ار او درخواست میشد که ماشین آلات مرتبط با پخت کیک و شیرینی برای مشتری‌ هایش تهیه کند و بدین ترتیب در دیدار از نمایشگاه های خارجی توانست نمایندگی برخی ماشین آلات را بگیرد تا در حرفه خود بروز ترین باشد . رفته رفته رویایی در سر میپروراند و آن تاسیس کارخانه مجهز تولید شیرینی و شکلات مدرن بود . افسوس که سرمایه کافی در اختیار نداشت ، ولی انسانهای ثروتمند و موفق میدانند که  وقتی هدفی درست است اگر نمیتوان سریع به آن رسید در عوض بطور تدریجی به هدف خود نزدیک میشوند . پس حسین عالیزاد ابتدا با خرید یک زمین ارزان در اطراف شهر تهران محدوده بین تهران و کرج خود را یک گام به هدفش نزدیکتر و وابسته تر کرد . بدین ترتیب وی هرگاه میتوانست یک گام دیگر به این هدف نزدیکتر میشد ، خرید قطعه ای ماشین آلات ، گرفتن مجوز برای فلان قسمت کار تا سرانجام پس از 19 سال موفق میشود اولین کارخانه مجهز شکلات در ایران را با نام شوکومارس افتتاح کند . تا آن زمان انواع مرغوب شکلات از خارح به ایران وارد میشد و حرکت پیشگامانه وی راهگشای بسیاری کارخانه های تولیدی دیگر در سایر زمینه ها گردید . همراهان وی میگویند اینطور نبود که ما در کارخانه همواره پول نقد داشته باشیم و بحران های بسیاری را پشت سر گذاشتیم . هر گاه به آقای عالیزاد یادآوری میکردیم  که اصلا پول در بساط نیست مثلا برای فلان مشکل کارخانه چه باید کرد ایشان با تکنیک و لحن خاصی همه را آرام میکردند و این از ویژگی های بسیار عالی ایشان بود که حتی در بحران ها نیز کنترل خود را از دست نداده و سایرین را هم آرام میکردند . برای همه احترام و حرمت قائل بود ، از معامله نمیترسید و خرید را به امید فروش انجام میداد باصطلاح دل بزرگی داشت . محصولاتش رفته رفته در بین مردم جا افتاد ، محصولاتی مانند اسمارتیز ، بستنی زمستانی و مرسی . سرانجام پس از پیروزی انقلاب کارخانه شوکومارس را به دولت واگذار نمود که نام آن به شکوپارس تبدیل شد . مدتی به استراحت پرداخت ، اما حتی در دوران استراحت نیز ذهن پول ساز او در پی فرصت ها بود . در طی مسافرت ها به کشورهای مختلف و نمایشگاه ها سرانجام از یک شرکت دانمارکی که کنستانتره پرتقال تولید میکرد نمایندگی گرفت . بخاطر کمبود سرمایه در آن زمان در شهر کاوه زمینی تهیه کرد و با تجربه ای که داشت بهتر دید با چند سرمایه گذار وارد مذاکره شود و بدین ترتیب با کمک آنان اولین کارخانه تولید آبمیوه کنستانتره در ایران را با نام عالیفرد تاسیس کرد . مواد اولیه که همان پرتقال بود را از شمال کشور بسادگی و قیمت مناسب تهیه میکرد . پرسنل وی اولین محصولات را با نامهای سن کوئیک و سن‌تاپ وارد بازار کردند . و طبق همیشه که آقای حسین عالیزاد کیفیت را شرط اول تولید میدانست این بار هم مردم از محصولات وی استقبال کردند. طبق قوانین وزارت ارشاد نامهای خارجی بر روی تولیدات داخلی ممنوع بود و بدین ترتیب سرانجام محصولات تولیدی آقای عالیزاد با نامی که اکنون شما میشناسید وارد بازار شدند یعنی سن ایج . تا سال 1369 مجددا توانست به قدرت مالی مناسب باز گردد و در هشتگرد شرکت شیوا و شیبا را افتتاح کند ، برای تولیدات مورد علاقه اش یعنی تولید شکلات ، آن مکان را به پسرش فردین برای مدیریت سپرد . امروز در هشتگرد مرکز آموزش عالی عالیزاد پذیرای سالانه بیش از 400 دانشجو زیر نظر دانشگاه جامع علمی-کاربردی مبیاشد . و این بخاطر تلاش های بی‌وقفه حسین عالیزاد بود که در صنعت غذا این دانشجویان در مقاطع مختلف به کارشناس و متخصصین کاردان تبدیل میشوند . بدین ترتیب آقای حسین عالیزاد گذشته از جذب ثروت سالم برای خود در راه اعتلای صنعت غذای کشورش نیز گام برمیداشت . به گفته ایشان هیچ قفلی نیست مگر کلیدی داشته باشد ، و ، منتظر زندگی نمانید تا با گامهای شما هماهنگ گردد بلکه خود شما با او هماهنگ گردید .