ماهان تیموری استاد انگیزشی موفقیت

راهنما 09903337056

.. مطالب كابردي انواع راهكارهاي درآمد و ثروت تو زمانای گذشته مثل الان ثروت و سرمایه گذاری و کسب و کار و درآمد به شکل الان نبود یعنی اصلا این چیزا مهم نبود.کسب و کار اینجوریا نبود.هر کسی در حدی کار میکرد که با کارش نیازای خودش و خونوادش رو رفع کنه.اولویتشون بر طرف کردن نیازاشون بود نه مثل الان ...ادامه مطلب

نه مثل الان رسیدن به خواسته ها و زندگی بهتر . مثلا نیازشون داشتن غذا و سر پناه بود. همین براشون کافی بود.کم کم که زمان گذشت مردم به این نتیجه رسیدن که اینجوری نمیشه و به چیزهای دیگه ای هم احتیاج دارن اینطوری شد که روش مبادله کالا به کالا شکل گرفت(اون موقع هنوز پول و ارزش پولی هر کشور مثل ریال و دلار و ین و این چیزا نیومده بود و فقط مبادله کالا به کالا بود)یعنی هر کالایی که داشتی میدادی به جاش اون کالایی که نیاز داشتی میگرفتی بعد ها شکل تازه ای از این مبادله کالا به کالا شکل گرفت:پول استاد ماهان تيموري برآن شده تا آنقدر روي باورهاي شما عزيزان كار كنه تا شما هم مثل ماهان تيموري كارآفريني موفق باشيد. (میگن به وجود اومدن پول به چهار هزار سال قبل از ميلاد مسيح در خاورميانه ،‌از تمدنهاي سومري حوالي خليج فارس و مصر قديم بر میگردد) یک چیزی به اسم پول به بازار اومد که واحدش تو هر کشور متفاوت بود که الان این واحدا واحدایی مثل ریال و دلار و ین و ... (که این واحد ها در گذشته باز هم متفاوت بود مثلا تو زمان هخامنشی واحد پول ایران دریک بود  سکه طلا به وزن 35/8 گرم و از زمان قاجاریه-پهلوی-جمهوری اسلامی واحد پول ایران ریال بوده)اگر کسی به چیزی احتیاج داشت اون مبلغ پولی رو که باید براش میداد پرداخت میکرد و اون کالا رو میگرفت میشه اسمش رو گذاشت مبادله پول با کالا زمان که گذشت ارزش این پول بالا تر رفت و دیگه همه کارا فقط با پول انجامک میشد و شیوه کالا به کالا کم کم از بین رفت. میشد با پول وسیله ای به اسم ماشین خرید یا با هواپیما به مسافرت رفت یا یه خونه ی خوب خرید  و بعد ها میشد با پول کسب و کار خوب راه انداخت و از همه جالب تر میشد از پول پول درآورد یعنی یه جور درآمد و سرمایه گذاری. البته ارزش پول هر کشور تو زمان های مختلف متفاوت بود مثلا تو سده شانزدهم میلادی ارزش پول ایران 10 برابر انگلیس بوده اما حالا از ارزش پول ایران کم شده. بجز دوره هايي كه ايران شاهد جنگ و تجاوز نظامي بوده، سريع ترين سقوط ارزش پول ملي ايران در خرداد۱۳۷۴ (زمان رياست عادلي بر بانك مركزي) و دي ۱۳۹۰ (زمان رياست بهمني بر بانك مركزي) اتفاق افتاده است برای سرمایه گذاری و داشتن درآمد بیش تر بعضیا طلا میخریدن و میفروختن که البته این نوع سرمایه گذاری هم مثل بقیه سرمایه گذاری ها ریسک خودش رو داشت که البته کم تر از بقیه سرمایه گذاری ها بود.ممکن بود اون سالی که طلا رو به قصد سرمایه گذاری کردن پولشون میخریدن موقع فروشش ضرر میکردن چون بنا به دلایلی قیمت طلا پایین میومداما خب همیشه هم اینجوری نبود .مثلا تو سال 1350 قیمت هر گرم طلای 18 عیار 95 ریال بود و سال 1391 قیمت هر گرم طلا 915093 ریال بود (قیمتا به صورت میانگین در هر سال)خلاصه یعنی هر کسی که تو سال 1350 پولش رو تو طلا سرمایه گذاری کرده بود به فرض مثال تو سال 1391 یا قبل تر از اون پول و به اصطلاح درآمد چند برابری گیرش میومد. هر چقدر که زمان گذشت کسب و کارای جدید تری هم شکل گرفت مثلا وقتی ماشین به وجود اومد بعدش کارخونه های ماشین سازی شکل گرفت.خب این یه کسب و کار جدید بود که قبلا وجود نداشت.خیلی وقت ها وقتی یه کسب و کار جدید به وجود میاد کسب و کارای جدید تری هم به دنبال خودش داره مثلا همین به وجود اومدن ماشین که بعدش کارخونه شکل گرفت و خیلی بعد تر آموزشگاه های رانندگی به وجود اومد. کسب و کار ها درآمد هایی هم برای کسایی که اون کار و انجام میدادن داشت بعد ها بعضیا به این نتیجه رسیدن که این درآمد براشون کافی نیست و میتونن درآمدشون و بیش تر کنن و زندگی بهتری داشته باشن حالا یا خودشون یه کسب و کار راه بندازن یا سرمایه گذاری کنن و خلاصه بالاخره یه کاری بکنن که درآمدشون بیش تر بشه.مثل همین سرمایه گذاری راجب طلا که گفتیم.از زمانی هم که بورس به وجود اومد خیلی ها این راه و به عنوان یه جور سرمایه گذاری و درآمد زایی انتخاب کردن که باز هم این کار ریسکای مربوط به خودش رو داره ممکن شما سهام یه شرکتی رو به فلان قیمت بخرید بعد سهامتون افت قیمت داشته باشه و به جای سود ضرر کنید که البته اگه با آگاهی و آموزش قبلی این بخش رو به عنوان سرمایه گذاری انتخاب کرده باشید خیلی کم از این قبیل مشکلات براتون پیش میاد.بعضی ها هم با پولشون و پس اندازایی که داشتن زمین خریدن و اینجوری پولشون و سرمایه گذاری کردن عده ای هم تو زمین هایی که خریده بودن یا خونه ساختن و فروختن یا اجارش دادن و یه درآمدی واسه خودشون درست کردن هرچی بیش تر جلو اومدیم راه و روش ها عوض شد و شیوه های کسب و کارها هم عوض شد مثلا قبلا که اینترنت نبود اما حالا خیلی از کسب و کار ها اینترنتی شده و درآمد های بالایی هم واسه کسایی که کارشون رو از این طریق راه انداختن داره مثل فروشگاهای اینترنتی که این اواخر زیاد شده یا سرگذشتایی که کتاب میشه و از طریق اینترنت به فروش میرسه. همونطور که دیدید و میدونید با گذشت زمان مردم متوجه شدن که پول خیلی از مشکل هاشون رو حل میکنه و میتونه واسه ساختن یه زندگی بهتر بهشون کمک کنه. داشتن خونه خوبه ولی چه بهتر که ب جای خونه 40 متری خونه 400 متری داشته باشی داشتن ماشین خوبه ولی چه بهتره که به جای پیکان بنز داشته باشی چه خوبه که وقتی میری رستوران به قیمتش توجه نکنی و اون چیزی که دوست داری سفارش بدی.اگه پول داشته باشی خب همه این کارا شدنی اگر هم پول نداری خب میتونی به دستش بیاری تو سری مقالاتی که تو وب سایت ما گذشته میشه بهتون گفته میشه که چجوری به قول خودمون از 0 به 100 برسی سری مقالات ما بهتون کمک میکنه که تو کسب و کارتون موفق باشید درآمدتون رو تو همون کسب و کاری که دارید با چه روشایی افزایش بدید یا اگه دوسش ندارین یه کسب و کار جدید واسه خودتون راه بندازید و چه نکاتی رو برای شروع یه کسب و کار باید رعایت کنید تو این مقالات کمکتون میکنیم چجوری درآمدتون رو افزایش بدید و چه سرمایه گذاری بهتره که سود خوبی براتون داشته باشه و درآمدتون بیشتر بشه درمورد بورس میگیم و این که چه جوری میتونید موفق باشید.

..  ماهان تیموری - اصول اولیه برای راه اندازی یه کسب و کار   یکی از بزرگ ترین قانون های جهان که ثابت شده این است: ثابت کردن باورهای شما به شما.اگر باورتون این باشه که پول نیست هیچ پولی درزندگیت نمی آید. اگر باورت این باشه که همه دزدند فقط افراد دزد پا به زندگیت میزارن.اگر باورت این باشه ...ادامه مطلب

این باشه که هیچ کسب و کاری وجود نداره که بتونی ازاون پول در بیاری پس هیچ کسب و کاری بهت  پیشنهاد نمیشه یا اون رو نمیبینی که بتونی از اون پول در بیاری پس اول باید به این باور برسی که تو هم میتونی یک کسب وکار درست و حسابی واس خودت داشته باشی و خودت اون و به وجود بیاری ناپلئون میگه بردن همیشه برای بهترینا و سریع ترینا نیست بلکه برای کسایی هست که اون رو باور دارن حضرت عیسی (ع) هم  میگوید بکوبید در به روی شما باز شود اول باید باور داشته باشی که میتونی و موفق میشی وگرنه همون اول شکست میخوری چون این باورهای ما هستن که زندگی ما رو میسازن خب بعد از این که باور کردیم که میتونیم حالا باید ببینیم از پس چه کارایی برمیایم و به اصطلاح تو چه زمینه هایی استعداد داریم میدونی استعداد چیه ؟؟؟ استعداد همون مجموع باورهای گذشته ای هست که بهتون داده شده و کارهایی که بنا بر همین باورها تونستین درست انجام بدین به خاطر همین فکر میکنید که در این کارها استعداد دارین استعداد شما تو کاری هست که بهش علاقه دارین و برای همین بیش ترین توان و تلاشتون رو براش میزارین هی ایده میدین و انجامش میدین و اگر هم خسته شدین چون این کار رو دوست دارین احساس خستگی نمیکنید خیلی ها میگن چون پول کافی نداریم نمیتونیم کسب و کار خودمون راه بندازیم من این و بهونه گیری الکی میدونم.دوست من  واقعیت این که برای “شروع” راه‌اندازی کسب و کار نیازی به پول نداری. در واقع اصلاً به منابع مادی احتیاج نداری؛ فقط باید مصمم باشی و ذهنی مثبت داشته باشی. کسایی که این دو ویژگی رو دارن تو کسب و کار خودشون پیشرفت می‌کنن. اگر سرمایه‌ ی شما کافی نیست ذهنت رو درگیر نکن،اول باورت رو درست کن بعد با چیزی که داری”شروع” کن.  ۹۹٫۹% اطلاعات شما رو قسمت ras مغز کپی میکن و فقط %۱ و نشون میده و اونم اون چیزیه که خودت میخوای ینی دنبال هر چی باشی همون و بهت نشون بده پس باور محدودیت رو از ذهنت بزار کنار تا ذهنت باز بشه به خودت ایمان داشته باش و خودت رو باور کن مطمئن باش راه ها برات باز میشه و دیدت به قضیه های مختلف فرق میکنه و راه های جدید تری رو جلو خودت میبینی فراموش نکن کارآفرینا مشهور دنیای اینترنت مثل برایان کلارک (Brian Clark)، درن روز (Darren Rowse)، بامیدل اونیبالوسی (Bamidele Onibalusi)، مایکل چیبوزور (Michael Chibuzor) و جان چو (John Chow) وقتی کسب و کار آنلاین خودشون و شروع کردن سرمایه‌ ی کافی و لازم رو نداشتن و با همان مقدار کمی که داشتن شروع کردن. این رو هم به خاطر داشته باش کمپانی‌های دِل، فیسبوک، گوگل و آمازون همه از خوابگاه ‌های دانشجویی شروع شدن؛ پس شما هیچ بهانه‌ای نداری! حالا میخوای تو هم کسب و کار خودت و داشته باشی؟؟؟ اگر میخوای بیش تر بدونی ادامه مطلب رو بخون خب دوست من حالا که داری ادامه ی این مقاله رو میخونی اول از هر چیزی بهت تبریک میگم چون این نشونه این که به این باور رسیدی که تو میتونی پس با ما همراه باش در ابتدای شروع یک کسب و کار باید اون و تعریف کنی یعنی چی ؟؟؟ تعریف طرح کسب و کار یک برنامه‌ی نوشته شده است که به طور مشخص و روشن هدف های  یک کسب و کار رومشخص میکنه. به صورت مختصر طرح کسب و کار باید به سئوالات چه چیزی؟، چرا؟، چه موقعی؟، توسط چه کسی؟، و چگونه؟جواب های درست و واضحی بده.همینطور باید اهداف بلندمدت و کوتاه‌مدتی اون کسب و کار، و برنامه‌های پیشنهادی برای رسیدن به هدف ها مشخص بشه . حالا این کار چه فایده ای داره؟؟؟ فواید نوشتن طرح کسب و کار اولین و شاید مهم‌ترین دلیل نوشتن طرح کسب و کار، بررسی امکان‌پذیری انجام اون کسب و کار است. بیش تر از از هر کس دیگه ای  خود کارآفرین که باید نسبت به سودآور بودن فرصت تجاری پیش رو اطمینان پیدا کنه. بیشتر کارآفرینا تصوری مبهم و کلی نسبت به خوب بودن یک فرصت دارن و این که ممکن توجه بیش از اندازه بر بعضی جنبه‌ها باعث کم اهمیت دیدن بقیه قسمت‌ها بشه. نوشتن اطلاعات کسب و کار تو یک چهارچوب از پیش‌تعیین‌شده امکان تحلیل کامل تر رو برای کارآفرین به وجود میاره. نوشتن طرح کسب و کار علاوه بر این‌که به بررسی و تحلیل درست شرایط کمک می‌کنه، تو تصمیم‌گیری در مورد نحوه‌ی اجرا هم می‌تونه خیلی مفید باشه. با توجه به این‌که طرح کسب و کار یک برنامه‌ی اجرایی، نوشتن درباره‌ی زوایای مختلف کسب و کار باعث می‌شه که مشکلات اجرا و ناسازگاری‌های موجود بین بخش‌ها شناسایی شده و در مورد راهکارهای لازم برای حل اونا بیشتر فکر بشه. نوشتن ایده به این شکل امکان انتقال اون به دیگران و متقاعد کردن اونا نسبت بازدهی مناسب کسب و کار رو به وجود میاره. تا موقعی که یک ایده به شکل مناسبی نوشته نشه ، امکان نقد و بررسی و تحلیل ودر نهایت پذیرش یا رد اون وجود نداره. چند قاعده برای پیشرفت کسب و کار گروه اجتماعی تدبیر: شاید بسیاری از انسان ها از حرفه خویش ناراضی باشن و در این زمینه هیچ پیشرفتی نکرده باشن اما در این میان کسایی هم هستن که تونستن کسب و کارشون رو گسترش بدن و در زمینه شغلی خود امپراتوری ایجاد کنن. اریک واگنر طی یادداشتی که در مجله فوربس به چاپ رسیده به ده قاعده ای اشاره کرده که می توان راه را برای پیشرفت شغلی افراد فراهم کنه. به نوشته واگنر گلدمن و نیلبوف در کتابی تحت عنوان “ماموریت در بطری” به این ده قاعده اشاره کردن. من چند تا از اونا رو که به نظرم مفید تر از بقیه هست این جا براتون میزارم ۱-زمینه را برای ساخت باورهاتون فراهم کنین باورهای ذهنی ما روزی به حقیقت میرسن. وقتی تنها در یک اتاق تاریک نشسته ای و به شکست های کاری خود فکر می کنی فقط یک چیز می تونه به شما کمک کنه. اون هم باور ذهنی مثبت و اعتقاد محکم به تحقق اون . ۲-هیچگاه برای پیشرفت ده درصدی برنامه ریزی نکنید. بهتر و متفاوت فکر کنین ما در دنیایی زندگی می کنیم که هر روز در حال تغییر در چنین جامعه ای به کارهای تکراری تن ندید، بلکه تلاش کنید عملکرد متفاوت تر و بهتری داشته باشید. ۳-الگو و نمونه ای برای دیگران باشید مهم ترین کلید موفقیت شما نوآوری دائمتون تو کسب و کار خودتون ، به شکلی که فعالیت هاتون به الگو و نمونه ای برای بقیه کارآفرینا تبدیل بشه. البته اگه تحقق هدف هاتون دشوار شما می تونید  تا زمانی که به هدف واقعی خود دست نیافتید موقتا دست به تقلید بزنید. ۴- با کم ترین هزینه به هدف خود دست یابید به شما توصیه می کنم به جای تمرکز کردن رو ساخت دفتر کار فانتزی یا بروشورهای تبلیغاتی گرون قیمت تلاش کنین با کم ترین هزینه به هدفهاتون دست پیدا کنید و خواسته هاتون رو محقق کنین. صرف هزینه های بالا صرفا باعث مرگ خواسته هاتون میشه و شما را شکست میده. ۵-این بک ماراتن است نه مسابقه دوی سرعت به یاد داشته باشین برای فتح اورست باید سه مرحله را طی کنین. اول تصمیم به فتح اورست می گیرین. بعد از آن با امکانات صفر به نپال صعود می کنین و در آخر ظرف صرفا دوازده دقیقه خیلی آسان از آن بالا میرین. تو طول مسیر باید بر روی تک تک گام هاتون متمرکزبشین. پس تمرکز بیش از سرعت میتونه به شما کمک کنه. ۶-توجه به خانواده و بهداشت شخصی و معنوی تصور کنین که شما یک کارآفرین موفق هستید. آیا به این دلیل باید تمام زمان خودتون رو به کار اختصاص بدید؟ در پاسخ باید گفت خیر توجه به خانواده و سلامت جسمی و روانی از جمله عواملی که به ثبات شخصی شما کمک میکنه و زمینه ساز موفقیتتون میشه. پس برای موفقیت در این راه نباید خانواده و خودتان را قربانی کنید. ۷-شرکت یا علامت تجاری را به طوری بسازید که انگار همیشه مالک آن هستید آیا به این فکر می کنین که روزی ممکن است شرکت خود را فروخته یا آن را واگذار کنید؟ شاید. زمانی که تصمیم گرفته و با شور و هیجان و برای تحقق هدف هاتون برنامه ریزی می کنید باید زمینه را برای ایجاد شرکتی دائمی فراهم کنید.  البته در این زمینه نادیده گرفتن مشکلات احتمالی نادرست است. اما باید برنامه خودتون رو برای مدت طولانی طراحی کنید. .

.. چگونه درآمد خود را در مدت کمتراز سه سال دو برابر کنید (قسمت دوم) نحوها فزایش درآمد خودتان، فراز و نشیب های کارآفرینی به عنوان کارآفرین انتظار فراز و نشیب های جدی را داشته باشید. روزی، همه چیز بر وفق مراد است و روز بعد در قعر سقوط هستید و متحیرید که چگونه خود را از این شرایط خارج کنید. چه ...ادامه مطلب

متحیرید که چگونه خود را از این شرایط خارج کنید. چه چیزی باعث این فراز و نشیب ها می شود؟ خوب، کارآفرینان با چالش های خطیری روبه رو هستند: آیا می توانید محصول جدید خود را به موقع ارائه کنید؟ آیا نتیجه خواهد داد؟ آیا مردم آن را می خرند؟ آیا رقبا از شما پیشی می گیرند؟ آیا می توانید سرمایه لازم را تامین کنید؟ چنین سوالاتی ادامه دارند. این فراز و نشیب های خشن با روحیات اغلب کارآفرینان سازگار است. بسیاری از آن ها نیز از بی نظمی دوقطبی رنج می برند که نام خودمانی آن »بیماری مدیران ارشد اجرایی « یا  » افسردگی جنون آمیز « است. مراحل یا  »منحنی‌های انتقالی «که کارآفرینان تحمل می کنند، مانند چرخ و فلکی با سقوط ها، فرازها و فرودهای بالقوه  « است که هر کدام منحنی های بزرگ و کوچک مخصوص خود را دارد که شامل موارد زیر می شود: خوش بینی ناآگاهانه آینده کسب وکار شما بسیار مثبت به نظر می رسد. همه چیز عالی است. افسوس، احساسات و شرایط کسب وکار شما محکوم به تغییر است. اما در همین حین، مثبت اندیشی خود را به کار اندازید. با رسانه ها گفتگو کنید. سرمایه گذاران جدید را به صف کنید. در این مرحله برنامه ریزی و بودجه بندی نکنید. شاید نقطه نظرات عالی شما منجر به طرح های غیرواقعی یا هزینه هایی گزاف در آینده شود. بدبینی آگاهانه اکنون درک جامعتری نسبت به بازار و بخش متناسب با کسب وکار خود دارید. آگاهی داشتن شما را عصبی و نگران می‌کند. اکنون زمان آن است که برای کسب جایگاه موردنظر شرکت برنامه ریزی کنید، اما در این مرحله با رسانه‌ها صحبت نکنید. بحران هویت وای! ناگهان فهمیده اید که مالکیت کسب وکار چقدر مخاطره آمیز و دردسرساز است. از خو شبینی به سمت نگرانی و ناامیدی حرکت کرده اید. در این مرحله جلسات تیم را هدایت نکنید، زیرا همه را ناامید می‌کنید. از دوستان و آشنایان نزدیک خود حمایت روحی طلب کنید. به آن نیاز خواهید داشت. نهایت تلاش خود را برای معاینه خودتان انجام دهید. از شرایط فعلی کسب و کار خود درس بگیرید. سقوط و نابودی هیچ چیز برای شرکت شما نتیجه بخش نبوده است. باید درها را ببندید، ورشکسته شوید یا به روش حزن انگیز دیگری از شکست رنج ببرید. چیز زیادی برای گفتن باقی نمانده است. افسوس، کسب و کار شما شکست خورده است. اکنون سراغ کار دیگری بروید. خوش بینی آگاهانه شما دوباره امیدوار و پرانرژی هستید و این رفتاری فوق العاده برای هر کارآفرینی است. نهایت امید و انرژی را داشته باشید تا زمانی که چرخ و فلک مجددا شروع به کار کند. بهره‌وری شخصی تمرکز عمیق مهم ترین ساح شماست. تام پیترز نویسنده کتاب پرفروش » در جستجوی برتری « معتقد است که باید «شیفته ماموریت» خود باشید. حداقل یک بار در ماه «روز تمرکز » داشته باشید و در آن روز فقط به مسائل اساسی شرکت خود فکر کنید. در آن روز هیچ کار دیگری انجام ندهید. از چهار گام اصلی مدیریت زمان استفاده کنید: فهرستی از وظایف و فعالیت‌های برنامه ریزی شده خود تهیه کنید. آن ها را اولویت بندی کنید. پیشرفت روزانه خود را کنترل کنید. برای یافتن روش های افزایش بهره وری، نتایج را تحلیل کنید. هر روز از خود بپرسید «5 مورد مهمی که باید امروز انجام دهم کدامند » وقتی آن ها را پیدا کردید، انجامشان دهید. تمرکز خود را با این پنج روش حفظ کنید: 1. تصور کنید به جای یک روز کاری معمولی، فقط دو ساعت وقت دارید. فقط روی وظایفی حیاتی کار کنید که در این محدوده زمانی می گنجند. 2. خود را از  » جنون پیام ها « خلاص کنید. فقط دوبار در روز ایمیل های خود را کنترل کنید. 3. فهرست اولویت های خود را به عنوان یک یادآوری کننده دائمی در معرض دید قرار دهید. 4. قبل از شروع کار خوراکی مختصری بخورید. وقتی گرسنه هستید، نمی‌توانید تمرکز کنید. 5. از زمان سنج استفاده کنید تا به کارایی شما کمک کند. وقتی هیات مشاوران خود را ایجاد می‌کنید، به دنبال «شرکت سازانی » باشید که می‌توانند روش‌های گسترش شرکت را به شما نشان دهند، نه وکیل‌ها و حسابدارانی که بر کارهایی که نمی‌توانید انجام دهید، تمرکز می‌کنند. در جستجوی کارشناسان « بازاریابی، تبلیغات، منابع انسانی، ائتاف های استراتژیک، اعطای امتیاز چند واحدی یا کسب وکارهای بین‌المللی» باشید. تصویر رنگی خود را به مشاوران نشان دهید. هر چند ماه یک بار با آن ها ملاقات کنید. مربیان و آموزگاران کسب وکار نیز می‌توانند به شما کمک کنند. کسب وکار شما مهم است، اما زندگی شما اهمیت بیشتری دارد. برای هر دو مورد، زمان بگذارید. اول زمان خانوادگی را در تقویم خود یادداشت کنید و هر چیز دیگری را در اطراف آن برنامه‌ریزی کنید. این کار شامل اختصاص پیشاپیش زمان برای گذران تعطیات، بازی با بچه ها و رفتن به کنسرت است. از استرس اجتناب کنید. مودب باشید. هوشمندانه از زمان استفاده کنید. مشکلات کاری خود را به خانه نبرید. ورزش کنید، حتی اگر نرمش در اتاق هتل باشد. ». سخت کار کنید، سخت بازی کنید«.شبها و آخر هفته ها را استراحت کنید تا باتری بدنتان دوباره شارژ شود.

.. راهکار های چگونه درآمد خود را در مدت کمتراز سه سال دو برابر کنید (قسمت اول) نحوه افزایش درآمد خودتان، تصویر خود را نقاشی کنید برای دوبرابر کردن فروش و سود خود در عرض سه سال، موفقیت شرکت خود را مجسم کنید. از ورزشکارانی تقلید کنید که از تصویرسازی همراه با جزئیات و تمرکز عمیق برای دستیابی به اهدافشان استفاده می‌کنند. برای دیدن آینده ...ادامه مطلب

dir="LTR">. برای دیدن آینده ای پرقدرت برای شرکت تان از تاکتیک تفکر مثبت » تصویر رنگی «  استفاده کنید. در مکانی ساکت و دور از شرکت، فرض کنید به بازدید شرکت بسیار موفق خود در سه سال آینده رفته اید. سه یا چهار صفحه درباره همه موارد دورو برتان، مناظر، صداها، فرایندها، کارمندان، و نشانه‌های موفقیت بنویسید. اهداف و پروژه های خود را مهندسی معکوس کنید   » تصویر رنگی «اهدافی که شرکت به آنها دست خواهد یافت را پیش‌بینی می‌کند و نه روش دستیابی به آ‌نها را. وقتی تصویر رنگی کامل شد، آن را با شرکای کسب وکار خود و سایر حامیان درمیان بگذارید. از کارمندان خود بخواهید آ نرا بخوانند و در بالاترین جایگاه ذهن خود قرار دهند .با استفاده از تحلیل SWOT  و تهیه فهرستی از نقاط قوت و ضعف و تهدیدها و فرصتها، جایگاه فعلی شرکت خود را مشخص کنید. نظرات تمامی کارمندان را جمع‌آوری کنید. سپس برای تبدیل تصویر رنگی خود به واقعیت، از مهندسی معکوس استفاده کنید. اهدافی که شرکت باید در مدت سه سال به آ نها دست یابد را مشخص کنید )دوره‌های طولانی ترمعمولا موثر نیستند.( از آن اهداف به عقب برگردید و پروژه ها یا گام‌های لازم برای دستیابی به آن ها را طراحی کنید. برای هر پروژه برنامه زمانی و اهداف مشترک، قابل اندازه گیری، قابل دسترسی، مرتبط و زمان محور درنظر بگیرید. دیدگاهی مبتنی بر بازگشت سرمایه داشته باشید. فهرستی از درآمدها و سودهای حاصله تهیه کنید. شاخص های خدمات مشتریان و رضایت کارمندان را تعیین کنید. هزینه هایی که باید متحمل شوید، مثل وام جدید، ساعات اضافه کار و غیره را محاسبه کنید. این داده ها را به یک برنامه عملیاتی تبدیل کنید و از همه مراحل مهم سه ساله به زمان حال برگردید و فعالیت های خود را با ترتیب زمانی طراحی کنید. ایجاد فرهنگی در سطح جهانی دستیابی به اهداف سه ساله مستلزم داشتن یک فرهنگ قوی مشارکتی است. محیط کاری مشارکتی و متمایز ایجاد کنید. به جو انرژی بخش گوگل فکر کنید. تا جایی که ممکن است فضای کاری مفرحی ایجاد کنید تا کارمندان به هم احساس نزدیکی کنند و بتوانند باهم کار کنند. صفحه « آیا می‌توانید تصور کنید؟» ایجاد کنید تا افراد بتوانند ایده های خود درباره تصویر احتمالی شرکت در سه سال آینده را به آن ارسال کنند. مطمئن شوید که کارمندان خوشحال هستند، زیرا کارمندان راضی برای دستیابی به اهداف شرکت سخت تر کار می‌کنند. به آنها کمک کنید تا اهداف شخصی خود را به نتیجه برسانند. برای آ نها مزایایی مانند مرخصی با حقوق درنظر بگیرید. با هریک از کارمندان مانند شریک ارزشمند کسب و کارتان رفتار کنید. اطاعات مالی را با نیروی کار خود درمیان بگذارید. با پشتکار به کارمندان خود انرژی دهید و آن ها را در کنار خود نگه دارید. تمرکز و تحمل عمیق برای رشد سریع، اقدامات متمرکز زیر را انجام دهید: استخدام متمرکز برای یافتن و استخدام بهترین کارمندان که دیدگاه‌هایی مشابه شما دارند، از روش استخدام و مصاحبه موثری استفاده کنید. آیا داوطلبان تصویر رنگی شما را مطالعه کرده‌اند؟ یک شرکت موفق، به طور میانگین برای هر جای خالی ۲۵۰ رزومه دریافت کرده و با ۱۶ نفر مصاحبه می کند. در دور اول مصاحبه ها، همه متقاضیان را همزمان گرد هم آورید. سوالاتی مانند سوالات زیر بپرسید: » فیلم موردعاقه شما چیست و چرا؟ « ، « پیچیده ترین پروژه ای که انجام داده اید چه بوده است و چرا » و « بهترین داوطلب در این اتاق کیست و چرا ؟» فرایند مصاحبه این گروه به شما کمک می‌کند تا متقاضیان. دارای مشخصات راهبری و نحوه استفاده مناسب از آن ها در سازمان خود را بشناسید. در مرحله بعد، مصاحبه های دوساعته فردی انجام دهید تا مهارت‌های داوطلبان را ارزیابی کنید. دور دوم مصاحب هها را با فینالیست‌ها برگزار کنید و از بعضی همکاران خود بخواهید که در اتاق بنشینند و سوالاتی بپرسند. به دنبال داوطلبانی باشید که ویژگی هایی مانند تمرکزگرایی، رهبری، هوش احساسی و مهارت‌های میان فردی از خود نشان می‌دهند. ارتباطات متمرکز برای آنکه فوق العاده ترین کارمندان، بهترین بازده ممکن را داشته باشند، باید اهداف و فعالیت های شرکت، وظایف آن ها و توقعات ویژه ای که از آن ها انتظار دارید را به طور شفاف با آن ها درمیان بگذارید. ارتباط باکیفیت با گوش دادن فعالانه آغاز می شود. از ابراز مخالفت پرهیز نکنید. محیطی راحت و آزاد برای گفتگو ایجاد کنید.بدون دخیل کردن احساسات، صادقانه درباره هر موضوع مورد مجادله بحث کنید. برای تلطیف مکالمه و ادامه بحث درباره مسائل ناخوشایند ، استفاده از عبارات و سوالاتی مانند:« احساس میکنم که» ،  « شما چه احساسی دارید؟» بازخوردی مناسب به همراه دارد. جلسات متمرکز همه جلسات باید نتیجه داشته باشند. زمان کارمندان خود را با جلسات پیچیده هدر ندهید. برنامه جلسه باثباتی داشته باشید. جلسه را به موقع آغاز کرده و زود تمام کنید. از همه بخواهید که در آن شرکت کنند. این جلسات هدفمند را در فواصل سه ماهه یا سالانه تشکیل دهید. جلسات « هیات مشاوران» که درباره روش دستیابی به اهداف شرکت بحث می‌کنند، جلسات  » بررسی حوزه کسب و کار «برای بررسی نحوه پیشرفت واحدهای مختلف و جلسات روزانه گرو ههای  » دوستانه «کوچک که در آن رهبران نحوه عملکرد شرکت را با  » معیارهای کلیدی «مثبت به کارمندان آموزش می‌دهند. این جلسات دوستانه را با تفریحات گروهی به پایان ببرید. بازاریابی متمرکز برای اجتناب از بازاریابی بی فایده، مشتریان احتمالی شایسته ای برای محصولات و خدمات خود درنظر بگیرید. با تهاتری کردن فضای آگهی و زمان پخش تبلیغ، هزینه های تبلیغات خود را کاهش دهید. اگر این کار عملی نیست، برای استفاده از بهترین قیمت‌ها مذاکره کنید. برای اعلام پیام خود با هزینه کم، لوگو و نام شرکت خود را روی لبا سهای خود و کارمندان درج کنید و در هر زمان و هر جایی که می‌توانید آن ها را به نمایش بگذارید. « پارک کردن» نیز تکنیک ارزشمند دیگری است. « خودروهای برند دار» خود را در مکانهای شلوغی پارک کنید تا افراد زیادی بتوانند پیام های تبلیغاتی شما را ببینند. با محول کردن وظایف خاص روزانه به کارمندان، کاری کنید که آن‌ها با اشتیاق در بازاریابی سهیم شوند. در روزهای اولیه تاسیس شرکت گا تجانک، مدیران وظایفی مانند قرار دادن آگهی روی خودروهای پارک شده، برای کارمندان بخش تبلیغات خود درنظر گرفتند. در انتهای روز هر کارمند وظایف انجام شده مثلا: « گذاشتن ۵۰۰ آگهی روی خودروهای پارک شده» را گزارش میداد. ناظران با ارائه فهرستی از وظایف روز بعد، به گزارشات پاسخ میدادند. روابط عمومی متمرکز موفقیت شما در تاش برای معروف کردن محصولات وخدمات، به تعریف داستان ها برای رسانه ها بستگی دارد. افراد بخش روابط عمومی استخدام نکنید. به جای آن، فروشندگانی پیدا کنید که از ارتباط با غریبه ها نمی‌ترسند و با امتناع و عدم پذیرش کنار می آیند. داستانهای خود را به سردبیران ندهید، آ نها متخصص رد کردن داستانها هستند. بهترین هدف های شما گزارشگران و نویسندگانی هستند که همیشه با ایده های داستانی جدید کنار می آیند. زوایای احتمالی داستانهای شما شامل موارد زیر است« رویکرد یا استراتژی فروش شما» ، « داستان شخصی کارآفرینی شما» و « داستان هایی درباره کارمندان خاص» داستا‌نهای خود را تلفنی بازگو کنید و از روی متن بخوانید. برای پیگیری‌های بعدی از ایمیل استفاده کنید. بهره وری متمرکز نتایج تلاشهای تبلیغاتی و بازاریابی خود را کنترل و ارزیابی کنید. برای اتخاذ تصمیمات آگاهانه به داده های قاب لاطمینان احتیاج دارید و این همان زمانی است که معیارها یا  «شاخ صهای کلیدی عملکرد» قدم به صحنه می‌گذارند. افراد واحدهای کسب وکار خود را موظف کنید تا مهم ترین معیارها را بررسی کنند. از هر واحد یک نماینده انتخاب کنید تا مطمئن شوید که شرکت به یک  » شاخص کلیدی عملکرد «خاص دست یافته است. وظیفه این فرد باید در ارتباط با این موضوع باشد. برای پیگیری شاخص های کلیدی عملکرد، رنگ های مختلفی برای داده های متفاوت درنظر بگیرید: قرمز برای اهداف از دست رفته، زرد برای کارهای نیمه تمام و سبز برای اهداف محقق شده. شاخص های کلیدی عملکرد خود را حداقل به صورت هفتگی مرور کنید و از کارمندان بخواهید تا گزارش دوهفتگی وضعیت پروژه ارائه دهند. استفاده از اهرم تکنولوژی استفاده هوشمندانه از تکنولوژی در دستیابی به اهداف به شرکت شما کمک می‌کند. از همه افراد شرکت بخواهید که از لپ‌تاپ )به دلیل قابل حمل بودن( استفاده کنند.سعی نکنید نرم افزار مخصوص خود را بسازید. به جای آن، بسته هایی نرم افزاری بخرید که کارشناسان برای کسب وکارهایی مانند شما طراحی کرده اند. روی هر میز سه مانیتور قرار دهید تا کارمندان بتوانند کارها، پوشه های داده و تقاضا نامه های بیشتری را همزمان ببینند و پیگیری کنند. دستیارهای شخصی دیجیتال و ارتباطات بیسیم کارایی را افزایش میدهند. پیشرفت در شرایط رکود رکود زمان خوبی برای پیشی گرفتن از رقبایی است که بسیاری از آن ها برای تحمل مشکات فعالیتشان را کم می کنند. شما مرتکب این اشتباه نشوید. به جای آن، تیم فروش خود را گسترش دهید.به رقبا حمله کنید. مشتریانی که سودی ندارند، دیر پرداخت می‌کنند و خدمت رسانی به آنها دشوار است را رها کنید. وقتی رقبا تزلزل پیدا می‌کنند، فرصتها را از چنگ آنها درآورید. همیشه مثبت باشید. به یاد داشته باشید که در شرایط سخت، افراد قوی، قویتر میشوند. از پول خود محافظت کنید. هزینه ها را کنترل کنید اما بودجه بازاریابی یا تبلیغات را کم نکنید. اینکار مانند آن است که نفس خود را قطع کنید. مشتریان ثروتمند را شناسایی کنید و روش هایی استراتژیک برای کسب درآمد بیشتر از انجام معامله با آ نها طراحی کنید.